کلمه جو
صفحه اصلی

کارکردگرایی ساختاری

فرهنگ فارسی

نوعی کارکردگرایی عمدتاً مبتنی بر دیدگاه‌های انسان‌شناس بریتانیایی، رادکلیف براون، که بر پایۀ آن جنبه‌های ساختاری نظام اجتماعی، مورد توجه است و بنابراین به مطالعۀ فرایندهایی می‌پردازد که کارکردشان حفظ ساختارهای اجتماعی است


دانشنامه عمومی

کارکردگرایی یا فونکسونالیسم یکی از رویکردهای نظری مطرح در جامعه شناسی و مردم شناسی است که در کنار رویکردهای دیگری مانند ساخت گرایی، کنش متقابل نمادین و مارکسیسم قرار می گیرد.
گیدنز، آنتونی (۱۳۷۶)، «جامعه شناسی»، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی
تفکر کارکردگرایانه، در اصل به وسیله اگوست کنت که آن را در رابطه نزدیک با دیدگاه کلی جامعه شناسی خود می دید، معمول گردید. امیل دورکهایم نیز تحلیل کارکردی را به عنوان بخش اساسی از وظایف نظریه پردازی و پژوهش جامعه شناختی تلقی می کرد. اما، ظهور کارکردگرایی در شکل امروزی آن به شدت از مطالعات مردم شناسان تأثیر پذیرفت.
کارکرد گرایی ساختاری خصلتی کل گرایانه داشته ولی به تحلیل غیر تاریخی و میانبرد تمایل دارد.این گرایش به شدت از دو سنت عملی مایه می گیرد. سنت اول آثار دو انسان شناس به نام مالینوفسکی و رادکلیف براون و یک جامعه شناس به نام پارسونز.سمت دوم آثار دو دانشمند علم سیاست به نام آرتور بنتلی و دیوید تیرومن را در بر می گیرد.این دو سنت در آثار مهم گابریل آلموند تأثیر زیادی روی سیاست مقایسه ای گذاشته است، با هم تلفیق می شوند.

دانشنامه آزاد فارسی

کارکَردگرایی ساختاری (structural functionalism)
آلفرد رادکلیف ـ براون با طرح کارکردگرایی ساختاری سمت و سویی نو بدان بخشید. این نظریه، که ترکیبی از دو نظریۀ کارکردگرایی و ساختارگرایی است، بر آن تأکید دارد که ساختارهای اجتماعی بیش از هرچیز برای آن پدیدآمده اند و تداوم می یابند که عملکرد کارکردی جامعه را به مثابۀ یک کل، یکدست و هماهنگ، تضمین کنند. ساختارگرایی در بریتانیا، متأثر از رادکلیف ـ براون، به کلی با ساختارگرایی فرانسوی، که چهرۀ اصلی آن کلود لوی استروس است، تفاوت دارد. رادکلیف براون که ساختارها را پدیده هایی مشهود و محسوس می دانست که پژوهشگر می تواند به مطالعۀ عینی آن ها بپردازد، درحالی که لوی استروس برآن بود که ساختارها، لایه های عمیقی از اندیشۀ انسانی اند که در ناخودآگاه جمعی انسان ها قرار دارند و صرفاً می توان تظاهرات بیرونی آن ها را مطالعه کرد. درنهایت، ساختارگرایی رادکلیف ـ براون را باید بیشتر نوع خاصی از کارکردگرایی برشمرد که تعریفی ویژه از ساختار به دست می دهد که به مفهوم نهاد نزدیک است.

فرهنگستان زبان و ادب

{structural functionalism} [باستان شناسی، جامعه شناسی] نوعی کارکردگرایی عمدتاً مبتنی بر دیدگاه های انسان شناس بریتانیایی، رادکلیف براون، که بر پایۀ آن جنبه های ساختاری نظام اجتماعی، مورد توجه است و بنابراین به مطالعۀ فرایندهایی می پردازد که کارکردشان حفظ ساختارهای اجتماعی است


کلمات دیگر: