کلمه جو
صفحه اصلی

رنگ بستن

فرهنگ فارسی

بستن ماده ملوت مخصوص بموهای سر و صورت برای سیاه کردن آن فایده برداشتن

لغت نامه دهخدا

رنگ بستن. [ رَ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) بستن ماده ملون مخصوص به موهای سر و صورت برای سیاه کردن آن. رجوع به رنگ ذیل معنی وسمه و حب النیل شود. || فایده برداشتن . نفع گرفتن.

پیشنهاد کاربران

رنگ بستن: رنگ کردن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۰ ) .


کلمات دیگر: