کلمه جو
صفحه اصلی

گنگ دژهوخت

فرهنگ فارسی

به معنی گنگ دژهرج است که بیت المقدس باشد .، بیت المقدس اورشلیم : [ بخشکی رسیدند ( یاران فریدون ) سر کینه جوی به بیت المقدس نهادند روی ] [ چو بر پهلوانی زبان راندند همی گنگ دژ هوختش خواندند . ] [ بتازی کنون خانه پاک خوان بر آورده ایوان ضحاک دان . ] ( شا. بخ . ۵۲ : ۱ ) توضیح بقول نولد که دژ هوخت گنگ دژ است ( فهرست ولف : دژ هوخت گنگ ).

لغت نامه دهخدا

گنگ دژهوخت. [ گ َ دِ ] ( اِخ ) به معنی گنگ دژهرج است که بیت المقدس باشد. ( برهان ). = گنگ دُژهوخت «فهرست ولف ». گنگ دژهخت ، گنگ دژهوخ = دزهخت = دژهخت گنگ به معنی بیت المقدس :
به خشکی رسیدند سر کینه جوی
به بیت المقدس نهادند روی
چو بر پهلوانی زبان راندند
همی گنگ دژهوختش خواندند
به تازی کنون خانه پاک خوان
برآورده ایوان ضحاک دان.
فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 1 ص 52 ).
به قول نلدکه «دژهوخت گنگ » همان «گنگ دژ» است. ( فهرست ولف : دژهوخت گنگ ). ( حاشیه برهان چ معین ). || ( اِ مرکب ) بتخانه. ( برهان ).

پیشنهاد کاربران

گنگ دژ هوخت:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "گنگ دژ هوخت " می نویسد : ( ( گنگ دژ هوخت که فردوسی آن را همتای پهلوی " بیت المقدس " دانسته است و به " خانه ی پاک " برگردانده است ، نامی است شگرف و شگفتی آفرین . شگفتی و شگرفی این نام از سومین پاره ی آن : هوخت، است . " هوخت " در اوستا هوخْته ، به معنی " خوب گفته شده " ، واژه ای است ویژه که با ریخت اوستایی در پهلوی کاربرد یافته است " هوخت " یکی از سه " بوخت " یا سه پایه ی رستگاری در جهان بینی زرتشتی است که در پارسی به " گفتار نیک " برگردانده شده است . دو " بوخت " دیگر هومَت humat ، در اوستا یی هومته ، به معنی " اندیشه ی نیک " است و هوورشت huwaršt ، در اوستایی هوَرْشته ، به معنی " کردار نیک " .
" هوخت " در نام پهلوی " خانه ی پاک ": " گنگ دژهوخت " ، بی گمان در معنی راستین خویش : گفتار نیک ، به کار نرفته است ؛ زیرا هیچ پیوندی در میانه ی گنگ دژ یا گفتار نیک نمی تواند بود . به گمان ، " هوخت " ، شاید از آن روی که در پارسی واژه ای " تاریک بوده است و معنای آن از یاد رفته ، در معنی سپند و پاک به کار رفته است در برگردان پارسی فردوسی از آن نیز ، " گنگ دژ " نام خانه شمرده شده است و " هوخت " پاک . ) )
( ( که بر پهلوانی زبان راندند
همی "کنگْ دژهوخْت" ش خواندند‏ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 308. )


کلمات دیگر: