کلمه جو
صفحه اصلی

حلال زادگی

فارسی به انگلیسی

legitimacy

فرهنگ فارسی

حلال زاده بودن پاکی نسل مقابل حرام زادگی .

لغت نامه دهخدا

حلال زادگی. [ ح َ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) حلال زاده بودن. پاکی نسل. پاکی نسب. || درست کرداری. راست کرداری. بی مکر و حیله بودن :
کاین جامه حلالی است درپوش
با من بحلال زادگی کوش.
نظامی.

دانشنامه عمومی

حلال زاده (به انگلیسی: Legitimacy) به شخصی گفته می شود که والدین او از نظر قانون یا شرع ازدواج کرده و در زمان زن و شوهری (قبل از طلاق) او را به وجود آورده باشند. از نظر فقه شیعه اگر زن و مردی اشتباهی نزدیکی کنند (نزدیکی به شبهه) نیز فرزند آنان حلال زاده است.در ایران ضرب المثل معروفی است که: "حلال زاده به داییش میره"
ازدواج
بارداری ناخواسته (Unintended pregnancy)
حلال زاده . (ص مرکب ) کسی که نطفه اش از راه مشروع منعقد شده باشد


کلمات دیگر: