کلمه جو
صفحه اصلی

طوقه

فارسی به انگلیسی

batten, gimbals, reel, ring


batten, gimbals, reel, ring, rim, curb, puteal

curb, puteal


مترادف و متضاد

ring (اسم)
محفل، میدان، طوق، حلقه، عرصه، گود، گروه، ناقوس، طنین صدا، زنگ اخبار، طنین، چنبر، طوقه، انگشتر، صحنه ورزش، جسم حلقوی، صدای زنگ تلفن

torque (اسم)
طوق، چنبره، طوقه، گشتاور، گشتاوری، نیروی گشتاوری، نیروی پیچشی

gorget (اسم)
طوقه، گلو پوش، گلو پناه، زرهگردن

strake (اسم)
طوقه، باریکه زمین، شکاف سقف

فرهنگ فارسی

آرایشی که در آن اجزای گیاه، معمولاً برگ‌ها، از یک نقطۀ مرکزی در سطح زمین پخش می‌شوند


۱ - چرخه قواره . ۲ - منطقه میان ریشه و گونه با ساقه گیاه . یا طوقه چاه . حلقه چاه . یا طوقه یقه . زه گریبان .
زمینی است گرد نرم میان زمین سخت درشت

فرهنگ معین

(طُ قِ ) [ ع . طوقة ] (اِ. ) ۱ - حلقه . ۲ - حلقة فلزی چرخ دوچرخه یا موتورسیکلت که لاستیک روی آن قرار می گیرد. ۳ - بخش زیرین چاه که دارای قطر و گشادی بیشتر است .

لغت نامه دهخدا

طوقة. [ طَ ق َ ] (ع اِ) زمینی است گرد نرم میان زمین سخت درشت . (منتهی الارب ).


طوقه . [ طَ / طُو ق َ / ق ِ ] (اِ) (اصطلاح گیاه شناسی ) منطقه ٔ فاصله ٔ میان ریشه و کونه با ساقه ٔ گیاه . || چرخه . قواره .
- طوقه ٔ چاه ؛ حلقه ٔ آن .
- طوقه ٔ یقه ؛ زه گریبان .


( طوقة ) طوقة. [ طَ ق َ ] ( ع اِ ) زمینی است گرد نرم میان زمین سخت درشت. ( منتهی الارب ).
طوقه. [ طَ / طُو ق َ / ق ِ ] ( اِ ) ( اصطلاح گیاه شناسی ) منطقه فاصله میان ریشه و کونه با ساقه گیاه. || چرخه. قواره.
- طوقه چاه ؛ حلقه آن.
- طوقه یقه ؛ زه گریبان.

فرهنگ عمید

آنچه شبیه طوق یا چنبر باشد، طوق مانند: طوقهٴ یقه، طوقهٴ چاه.

دانشنامه عمومی

طوقه یا رینگ حلقه ای است فلزی که هسته مرکزی در یک تایر است. به عبارت دیگر یک تایر بر روی یا دور یک رینگ یا طوقه باد می شود. طوقه ها بسته به نوع خودرو دارای تنوع زیادی هستند. از انواع رینگ به صورت فانتزی و برای زیبایی خودرو به میزان زیادی تولید شده است.
قالپاق

طوقه (ابهام زدایی). طوقه به یکی از موارد زیر اشاره دارد:
طوقه (چرخ) حلقه ای فلزی که هستهٔ مرکزی یک تایر است
طوقه (گره) نوعی گره
طوقه (روستا) روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان کلاله در استان گلستان

طوقه (روستا). مختصات: ۳۷°۲۰′۵۱″شمالی ۵۵°۲۹′۴۳″شرقی / ۳۷٫۳۴۷۵۳°شمالی ۵۵٫۴۹۵۳۵°شرقی / 37.34753; 55.49535
طوقه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان کلاله در استان گلستان ایران است.
این روستا در دهستان کنگور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۸۲ نفر (۱۱۵خانوار) بوده است.

طوقه (زره). طوقه یا گلوپوش یا زره گردن (انگلیسی: Gorget) یک یقهٔ چرمی یا فولادی است که برای حفاظت از گلو طراحی شده است و به صورت مستقل یا یه همراه زره کامل پوشیده می شود. به ویژه از قرن هجدهم میلادی به بعد، طوقهها بیشتر به عنوان یک قطعه زینتی به کار می رفتند و تا به امروز در برخی ارتش های جهان به کار می روند.
گروه اعزامی بورک و ویلز
امپراتوری بریتانیا به عنوان نماد حسن نیت به سران سرخ پوست های آمریکایی طوقه هدیه می کرد. کسانی که به دریافت طوقه نایل می آمدند به عنوان «کاپیتان طوقه» شناخته می شدند. این طوقه ها به رهبران بومیان آفریقایی نیز هدیه داده می شد.
در استرالیا نیز دولت به سران بومیان این سرزمین طوقه هایی اهدا می کرد و کسانی که این طوقه ها را دریافت می کردند از احترام بیشتری بهره مند می شدند.

طوقه (گره). در اشاره به گره ها، طوقه در یکی از معانی زیر بکار می رود:
یکی از شکل های اصلی به شکل دایره که در جریان گره زدن به طناب داده می شود.
نوعی از گره که برای ایجاد یک دایره بسته در یک خط استفاده می شود.
واژه های مصوّب فرهنگستان تا پایان سال ۱۳۸۹ (مجموع هشت دفتر فرهنگ واژه های مصوّب فرهنگستان)

دانشنامه آزاد فارسی

طوقِه (loop)
وقتی یک منحنی خودش را قطع می کند، بخشی از آن که به صورت منحنی بسته فضایی را احاطه می کند، طوقه است. در روندنما (فلوچارت)، طوقه (لوپ) مسیر یا سلسله ای از دستور العمل هاست که به نقطۀ شروع بازمی گردد.

فرهنگستان زبان و ادب

{rosette} [زیست شناسی- علوم گیاهی] آرایشی که در آن اجزای گیاه، معمولاً برگ ها، از یک نقطۀ مرکزی در سطح زمین پخش می شوند
{bead} [مهندسی بسپار- تایر] بخشی از تایر که بر روی رینگ (rim ) می نشیند و شامل سیم های فولادی با استحکام کششی زیاد است که لایه هایی لاستیکی دورتادور آنها را می پوشاند متـ . طوقۀ تایر tyre bead
{loop} [ریاضی] در نظریۀ گراف، مسیری در گراف که نقطۀ آغاز و پایان آن یکی است

پیشنهاد کاربران

طوقه ( Rim ) : قسمتی از هر چرخ است که از داخل پره ها به آن متصلند و از بیرون لاستیکها ( Tire ) و تیوپ ( Tube ) روی آن قرار گرفته اند و واسطه انتقال نیرو بین پره ها و لاستیک است .

طو ، یعنی منحنی ، گرد، دارای خم
قه ، یعنی بریده، قطع شده
منظور: چیز گردی و منحنی که داخلش خالی باشد


کلمات دیگر: