کلمه جو
صفحه اصلی

غیر فعال


برابر پارسی : بی کنش

فارسی به انگلیسی

passive, quiescent, repose, asleep, dormant, extinct, inactive, supine

passive, quiescent, repose


فارسی به عربی

کامل

مترادف و متضاد

passive (صفت)
تابع، بی حس، تاثر پذیر، غیر فعال، بی حال، انفعالی، مجهول، کنش پذیر، دستخوش عامل خارجی، مطیع و تسلیم

inactive (صفت)
سست، تنبل، بی کاره، بی اثر، بی جنبش، غیر فعال، بدون فعالیت، کساد، ناکنش ور، بی حال

پیشنهاد کاربران

Passive


کلمات دیگر: