کلمه جو
صفحه اصلی

غضب کردن

فارسی به انگلیسی

displace, usurp, to get angry, to disfavour

to get angry, to disfavour


displace, usurp


فارسی به عربی

غضب

مترادف و متضاد

rage (فعل)
خروشیدن، خشمگین شدن، خشمناک شدن، غضب کردن، شدت داشتن، متلاطم شدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) خشم گرفتن غضب کردن خشمگین شدن .

لغت نامه دهخدا

غضب کردن. [ غ َ ض َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خشم آوردن. خشم گرفتن. خشمگین شدن. غضبناک شدن. رجوع به غضب شود: غضب کردن شاه کسی را.

پیشنهاد کاربران

سخط


کلمات دیگر: