عرق سوز
فارسی به انگلیسی
heat-rash
مترادف و متضاد
عرق سوز، تب عرق گز، عرق جوش، حرارت سوزان، حمام عرق گز
عرق سوز، گرمی دانه
عرق سوز، مالاریا، نوبه
فرهنگ فارسی
سرخی یا بثوری که در تابستان بعلت کثرت خوی و عرق بر بشره پدید آید عرق سوز شدن
لغت نامه دهخدا
عرق سوز. [ ع َ رَ ] ( اِ مرکب ) سرخی یا بثوری که در تابستان بعلت کثرت خوی و عرق بر بشره پدید آید. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا ). خشک رنده.
- عرق سوز شدن ؛ پیدا شدن سوزه ها یعنی بثوری از کثرت خوی بر پوست ، بر اثر گرما. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا ).
- عرق سوز شدن ؛ پیدا شدن سوزه ها یعنی بثوری از کثرت خوی بر پوست ، بر اثر گرما. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا ).
فرهنگ عمید
سوزش پوست بدن از عرق بسیار، بیماری حاد پوستی که از گرمای سخت و عرق فراوان ایجاد می شود و بیشتر چین های پوست را فرا می گیرد.
کلمات دیگر: