کلمه جو
صفحه اصلی

غریب نواز


مترادف غریب نواز : غریب پرور، غریب دوست، مهمان نواز

متضاد غریب نواز : غریب آشنا، غریب گداز

فارسی به انگلیسی

hospitable to strangers, hospitable

hospitable to strangers


hospitable


فارسی به عربی

مضیاف

مترادف و متضاد

hospitable (صفت)
مهمان نواز، مهمان نوازانه، غریب نواز

غریب‌پرور، غریب‌دوست، مهمان‌نواز ≠ غریب‌آشنا، غریب‌گداز


فرهنگ فارسی

آنکه غریبان و مسافران و بینوایان را نوازش کند غریب پرور غریب دوست .

لغت نامه دهخدا

غریب نواز. [ غ َ ن َ ] ( نف مرکب ) نوازنده مردمان درویش و مسافر و بینوا. ( ناظم الاطباء ). آنکه غریب رابنوازد. غریب پرور. غریب دوست. غریب پرست :
ادب مگیر و فصاحت مگیر و شعر مگیر
نه من غریبم و شاه جهان غریب نواز.
ابوالحسن آغاجی.
با غریبان رنجدیده بساز
تا فلک خواندت غریب نواز.
نظامی.
گفت با کرد کای غریب نواز
از غریبان بسی کشیدی ناز.
نظامی.

فرهنگ عمید

آن که مردم غریب و بینوا را بنوازد، غریب پرور، نوازندۀ غریب.

پیشنهاد کاربران

ان کسی که غریب بنوازد یا با غریبه مهربان باشد نوازشش بکنه


کلمات دیگر: