مترادف غضبناک : تندخو، خشم آلود، خشمگین، خشمناک، دژآهنگ، دمان، ژیان، عصبانی، غضب آلود، قهرآلود، نژند، هار برابر پارسی : خشمناک، خشمگین
wroth (صفت)خشمگین، براشفته، ظالم، غضبناکwrathful (صفت)خشمگین، سترگ، عصبانی، غضبناک، برانگیخته، قهر الود، تلافی دراوردهenraged (صفت)غضبناکvehement (صفت)غضبناک
غضبناک. [ غ َ ض َ ] ( ص مرکب ) خشمگین. ( آنندراج ). خشمناک. ( ناظم الاطباء ). غضوب. غضبان. ذامر. ( منتهی الارب ) : غضبناک و خونریز و گستاخ چشم خدای آفریدش ز بیداد و خشم.نظامی.