برابر پارسی : بداندیشی
غرض ورزی
برابر پارسی : بداندیشی
فارسی به انگلیسی
act(s) based on private motives, partial behaviour
فارسی به عربی
اجحاف
مترادف و متضاد
تعصب، ضرر، تبعیض، غرض، پیش داوری، غرض ورزی، قضاوت تبعیض امیز، خسارت وضرر
فرهنگ فارسی
حالت و کیفیت غرض پرست غرض ورزی .
فرهنگ معین
( ~ . وَ ) [ ع - فا. ] (حامص . ) به کارگیری نیت های کینه جویانه ، دوری از انصاف و بی طرفی .
لغت نامه دهخدا
غرض ورزی. [ غ َ رَ وَ ] ( حامص مرکب ) غرض ورزیدن. غرض رانی. اعمال غرض. به کار بردن غرض. رجوع به غرض و غرض ورزیدن و غرض رانی و غرض راندن و غرض داشتن شود.
فرهنگ عمید
به کار بردن غرض، غرض رانی، دشمنی.
فرهنگ فارسی ساره
بداندیش
پیشنهاد کاربران
فکر بد
فکر بد و اشتباه
کلمات دیگر: