مترادف غم انگیز : تاثرانگیز، تاثرآور، درام، دردناک، غم آور، غمبار، ملال آور
متضاد غم انگیز : فرح انگیز
غم انگیز
مترادف غم انگیز : تاثرانگیز، تاثرآور، درام، دردناک، غم آور، غمبار، ملال آور
متضاد غم انگیز : فرح انگیز
فارسی به انگلیسی
blue, doleful, dusky, elegiac, grievous, lachrymose, melancholy, mournful, plaintive, plangent, sad, sepulchral, somber, sombre, sorrowful, tearful, tearfully, weepy, woe, sorrowfully
sad, doleful
فارسی به عربی
ثقیل , جنائزی , ماساوی , متجهم , موذ
مترادف و متضاد
تاثرانگیز، تاثرآور، درام، دردناک، غم‌آور، غمبار، ملال‌آور ≠ فرح‌انگیز
شاق، غم انگیز، سنگین، گرانبار، ناگوار
غم انگیز، مصیبت بار، محنت بار
غم انگیز، فجیع، محزون، حزن انگیز
تاریک، غم انگیز، تیره، سیر، محزون، سایه دار
تاریک، غم انگیز، تیره، سیر، محزون، سایه دار
غم انگیز، محزون، حزن انگیز، اندوهگین، تعزیت امیز
غم انگیز، دل ازار، دلگیر، جانگداز، جانسوز
فرهنگ فارسی
۱ - ( صفت ) آنکه تولید غم کند غم آور حادثه غم انگیز داستان غم انگیز ۲ - ( اسم ) گوشه ایست در دستگاه شور .
فرهنگ معین
(غَ. اَ ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) آن که تولید غم کند، غم آور.
لغت نامه دهخدا
غم انگیز. [ غ َ اَ ] ( نف مرکب ) آنکه غم انگیزد. غم آور. مُحزِن : حادثه غم انگیز. آواز غم انگیز : غم انگیز و سخت نظر می آمد. ( سایه روشن صادق هدایت ص 10 ). || قسمی آواز: موسیقی غم انگیز.
فرهنگ عمید
۱. غم انگیزنده ، آنچه غم و غصه بیاورد ، غم آور.
۲. (اسم ) (موسیقی ) گوشه ای در آواز دشتی.
۲. (اسم ) (موسیقی ) گوشه ای در آواز دشتی.
جدول کلمات
حزناور
پیشنهاد کاربران
( غم آور ) غم آور. [ غ َ وَ ] ( نف مرکب ) غم انگیز. آنچه غم آورد. مُحزِن.
جانسوز، جگرسوز
آنچه غم وغصه بیاورد غم آور
آن چیزی که باعث غم و اندوه ما شود را غم انگیز می نامند.
چیزی که باعث غم شود
حزین
تراژدی
چیزی یا کاری که همراه با غم و اندوه است
چیزی یا کاری که باعث می شود ما غمگین شویم
به چیزی گفته میشود که باعث غم و اندوه ما میشود وما را ناراحت میکند🥺🥺
چیزی که سبب غم ، اندوه و ناراحتی درون ما شود
انچه انسان را اندوهگین می کند
آن چیزی که باعث ناراحتیمی شود
یعنی چیزی که باعث غم و اندوه ما شود به آن غم انگیز میگویند
کلمات دیگر: