عددی
فارسی به انگلیسی
numerical
sold by the piece
numeral, numerical
فارسی به عربی
عددی
عربی به فارسی
عددي , نمره اي
مترادف و متضاد
هندسی، عددی، رقومی، شماره ای
عددی، شماره ای، شمارشی
عددی، نمرهای
عددی، نردبانی، قابل سنجش با ترازو
فرهنگ فارسی
منسوب بعدد آنچه شماره شود مقابل وزنی
لغت نامه دهخدا
عددی. [ ع َ دَ ] ( ص نسبی )منسوب به عدد. آنچه شمار شود. مقابل وزنی. || آنچه به شمار فروخته شود. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ عمید
۱. مربوط به عدد.
۲. شمردنی، دانه ای، ویژگی آنچه بتوان آن را شمرد: فروش عددی.
۳. (قید ) [قدیمی، مجاز] اندک، کم.
۲. شمردنی، دانه ای، ویژگی آنچه بتوان آن را شمرد: فروش عددی.
۳. (قید ) [قدیمی، مجاز] اندک، کم.
کلمات دیگر: