برابر پارسی : چیره شدن
غلبه کردن
برابر پارسی : چیره شدن
فارسی به انگلیسی
to prevail (or win) over, to overcome, to defeat
beat, conquer, overcome, overpower, surmount, win
فارسی به عربی
غزو ، اِجتیازٌ
مترادف و متضاد
بردن، تحصیل کردن، بدست اوردن، تسخیر کردن، فتح کردن، پیروز شدن، غلبه کردن، فاتح شدن، غلبه یافتن بر
فرهنگ فارسی
( مصدر ) چیره شدن برکسی فایق آمدن .
لغت نامه دهخدا
غلبه کردن. [ غ َ ل َ ب َ / ب ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چیره شدن. چیر شدن. فائق آمدن. صولت. بُهور. بَهر. غَلب. غَلَب. غَلَبَة. غُلبَة. استحواذ. بَذّ؛ غلبه کردن. اِبرار؛ غلبه کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) : غلامان تیر انداختن گرفتند و چنان غلبه کردند که کس را از غوریان زهره نبودی که از برج سر برکردندی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 111 ). و او کسی است که در حکم بر او غلبه نمیتوان کرد. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 310 ). تنی چند را فروکوفت مردمان غلبه کردند و بیمحابایش بزدند. ( گلستان سعدی ). در آن فرصت گرگ غلبه کرده بود. ( انیس الطالبین ص 154 ).
فرهنگ فارسی ساره
چیره شدن
پیشنهاد کاربران
تغلب
کلمات دیگر: