کلمه جو
صفحه اصلی

غصب کردن

فارسی به انگلیسی

arrogate, wrest, to usurp, to misappropriate, to extort

to usurp, to misappropriate, to extort


arrogate, wrest


فارسی به عربی

اعصر

مترادف و متضاد

confiscate (فعل)
توقیف کردن، غصب کردن، ضبط کردن، مصادره کردن

arrogate (فعل)
ادعای بیجا کردن، بخود بستن، غصب کردن

usurp (فعل)
ربودن، غصب کردن، بزور گرفتن

deforce (فعل)
غصب کردن، تصرف عدوانی کردن، تصرف غاصبانه کردن، بزور مالی را از مالک گرفتن

seize (فعل)
درک کردن، توقیف کردن، غصب کردن، ضبط کردن، مبتلا کردن، قاپیدن، مصادره کردن، تصاحب کردن، به تصرف درآوردن، دچار حمله شدن

فرهنگ فارسی

به ستم گرفتن چیزی را از کسی اغتصاب

لغت نامه دهخدا

غصب کردن. [ غ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به ستم گرفتن چیزی را از کسی. اغتصاب. رجوع به غصب شود.

پیشنهاد کاربران

احتلال


کلمات دیگر: