کلمه جو
صفحه اصلی

عجوزه


مترادف عجوزه : پیرزال، پیرزن، عجوز

متضاد عجوزه : پیرمرد

برابر پارسی : پیر، درهم شکسته، فرتوت

فارسی به انگلیسی

old woman, crony


doddering, crone, gorgon, hag, witch, old woman, biddy

doddering, biddy, crone, Gorgon, hag, witch


فارسی به عربی

عفریتة , فرس

مترادف و متضاد

پیرزال، پیرزن، عجوز ≠ پیرمرد


hag (اسم)
عفریته، حصار، عجوزه، باطلاق، ساحره

beldam (اسم)
عفریته، عجوزه، پیرزن، زن اخمو و پرحرف، مادر بزرگ

crone (اسم)
عجوزه، پیرزن فرتوت

hellcat (اسم)
عفریته، عجوزه، ساحره، زن لجاره

trot (اسم)
کودک، عجوزه، یورتمه روی، صدای یورتمه رفتن اسب، یورتمه، بچه تاتی کن

grey mare (اسم)
عجوزه

فرهنگ فارسی

۱ - زن پیر زن کلانسال . توضیح فصحای عرب بدین معنی عجوز هم گویند ولی عوام عرب عجوزه استعمال کنند . ۲ - دختر : این بند را عجوزه ای بود ولادت او در بیست و هشتم صفر سنه احدی عشره و خمسمائه بود ...
پیره زن عجوز است در لغت ردیه

فرهنگ معین

(عَ زِ ) [ ع . عجوزة ] (ص . ) زن پیر، گنده پیر.

لغت نامه دهخدا

( عجوزة ) عجوزة. [ ع َ زَ ] ( ع ص ، اِ ) پیره زن. ( اقرب الموارد ). عجوز است در لغت ردیه. ( منتهی الارب ). العجوز فی لغة. ( اقرب الموارد ).

عجوزة. [ ع َ زَ ] (ع ص ، اِ) پیره زن . (اقرب الموارد). عجوز است در لغت ردیه . (منتهی الارب ). العجوز فی لغة. (اقرب الموارد).


فرهنگ عمید

۱. زن پیر، پیرزن.
۲. دختر.

جدول کلمات

پیر زن

پیشنهاد کاربران

اعجاز آفرین
معجزه کننده
در حقیقت کسی که ی دونه دهر و روزگاره

جادوگر پیر میشه برای چی بلد نیستی میگی

زن پیر

عجوزه آخرش چی میشه زن پیر یا جادوگر پیر


جفتش میشه امیر

جادوگر پیر میشه عفریته


کلمات دیگر: