کلمه جو
صفحه اصلی

بدخوابی

فارسی به انگلیسی

wakefulness, watch

فرهنگ فارسی

بد خواب شدن مقابل خوشخوابی .

لغت نامه دهخدا

بدخوابی. [ ب َ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) بدخواب شدن. مقابل خوشخوابی : غذای بیش از حد ضرورت موجب بدخوابیست. ( یادداشت مؤلف ).

دانشنامه عمومی

بدخوابی یا دیس سومنیا (Dyssomnia) دسته ای از اختلالات خواب است که در آن اختلال در به خواب رفتن یا در تداوم خواب وجود دارد.
ویکی پدیای انگلیسی
خواب پریشی (پاراسومنیا)

پیشنهاد کاربران

Bad night


کلمات دیگر: