کلمه جو
صفحه اصلی

تشته

فرهنگ فارسی

ناوه تشتک

لغت نامه دهخدا

تشته. [ ت َ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) ناوه. ( صحاح الفرس ). || تشتک.( یادداشت مرحوم دهخدا ). || تشت و طبق و خوانچه. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تشتک و طشتک شود.

دانشنامه عمومی

تَ ش ت ه:پیاله ای مسین بود که ته آن سوراخی به اندازۀ یک نخود وجود داشت و ظرفیت آن تقریباً به اندازۀ یک فنجان (کاپ) بود و از آن برای اندازه گیری زمان حق آبۀ کشاورزان به جای ساعت استفاده می شد. تشته نگهدار در بادیه ای مسی چهار لیتر آب می ریخت و در جایی که می بایست زمان آبیاری نگه داشته شود، می نشست و تشتۀ ته سوراخ را روی آب می گذاشت. وقتی که پیاله (تشته) از سوراخ ته آن پر آب می شد، به ته بادیه می افتاد، و تشته نگهدار پیاله را برمی داشت و آب آن را درون بادیه خالی می کرد و دوباره روی آب می گذاشت و با ریگ هایی که از یک سوی بادیه به سوی دیگر می گذاشت، حساب آن را نگه می داشت و مثلاً پنج تشته آب به زمین برزو می داد.


پیشنهاد کاربران

تشته ، با فتحه ت ، سکون ش ، کسره ت، در گویش شهربابکی ، به کاسه ی مسی گفته می شده که به جای ساعت برای اندازه گیری زمان توسط آبیاران در قدیم مورد استفاده قرار می گرفته ، این ظرف سوراخ کوچکی در گودی کف خود داشته و روی دیگ مسی پر آب گذاشته می شده ، وآب کم کم از سوراخ وارد کاسه مسی می شده وظرف حدود چهل دقیقه در آب دیگ غرق میشده وصدای بر خورد ان با کف دیگ ، پایان زمان یک جریب آب بوده است ، خطوط داخل کاسه برای مقدار کمتر آب مثلا نیم جریب وسی سنگ کار برد داشته ، بدیهی است کسی که مثلا دو جریب آب داشته باید مجدد میر آب کاسه را فورا از کف دیگ در آورده وروی آب می گذاشته ، تا دوباره پر شود وغرق گردد ، وان موقع آب آن فرد تمان شده بوده وباید آب بسته می شده


کلمات دیگر: