کلمه جو
صفحه اصلی

تزیین کردن

فارسی به انگلیسی

to decorate


adorn, bedeck, deck, decorate, embellish, ornament, trim


adorn, bedeck, decorate, embellish, ornament, trim, to decorate

مترادف و متضاد

decorate (فعل)
اراستن، ارایش دادن، تزئین کردن، زینت کردن، پیراستن، اذین کردن، نشان یا مدال دادن به

garnish (فعل)
ارایش دادن، تزئین کردن، چاشنی زدن به، چاشنی زدن

bedight (فعل)
اراستن، مزین ساختن، تزئین کردن

ornament (فعل)
اراستن، تزئین کردن

prank (فعل)
تزئین کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) زینت دادن زیور کردن .

جدول کلمات

اراستن

پیشنهاد کاربران

آذین بستن

تاجر الحزان


کلمات دیگر: