در هم بخی در همی که بر آن کلمه بخ نوشته شده باشد .
بخی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بخی. [ ب َ خی ی / ب َخ ْ خی ی ] ( ع ص ) درهم بخی ؛ درهمی که بر آن کلمه بخ نوشته شده باشد. ( ناظم الاطباء ) ( از معجم متن اللغة ). و این درهم در مغرب است و گویندمنسوب بسوی بخ است که امیری بوده. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
به معنی بخیه ومرهم
کلمات دیگر: