کلمه جو
صفحه اصلی

توران زمین

فرهنگ فارسی

توران زمی . مملکت توران

لغت نامه دهخدا

توران زمین. [ زَ ] ( اِخ ) توران زمی. مملکت توران. سرزمین توران :
برفتش سیاوخش و آن را بدید
مر آن را ز توران زمین برگزید.
فردوسی.
به منشور و فرطوس و خاقان چین
بدان نامداران توران زمین.
فردوسی.
به توران زمین زادی از مادرت
هم آنجا بد آرام و آبشخورت.
فردوسی.
سپه زآن کشیدم به اقصای چین
که آرم به کف ملک توران زمین.
نظامی.


کلمات دیگر: