<div class="boxBd">بهترین بخت. [ ب ِ ت َ ب َ ] ( ص مرکب )... و بهترین بخت بمعنی نیکبخت و کسی که بخت او بهتر باشد از بخت دیگران. ( آنندراج ) ( از بهار عجم ). نیکبخت و سعادتمند و آنکه بخت و طالع وی از دیگران بهتر باشد. ( ناظم الاطباء ) : <br>بدو گفت کای بهترین بخت من <br>سزاوار پیرایه تخت من.<div class="au">نظامی ( از آنندراج ) ( از بهار عجم ).</div></div>

بهترین بخت. [ ب ِ ت َ ب َ ] ( ص مرکب )... و بهترین بخت بمعنی نیکبخت و کسی که بخت او بهتر باشد از بخت دیگران. ( آنندراج ) ( از بهار عجم ). نیکبخت و سعادتمند و آنکه بخت و طالع وی از دیگران بهتر باشد. ( ناظم الاطباء ) : بدو گفت کای بهترین بخت من سزاوار پیرایه تخت من. نظامی ( از آنندراج ) ( از بهار عجم 

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">... و بهترین بخت بمعنی نیکبخت و کسیکه بخت او بهتر باشد از بخت دیگران .</div>

... و بهترین بخت بمعنی نیکبخت و کسیکه بخت او بهتر باشد از بخت دیگران .

بهترین بخت

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا