کلمه جو
صفحه اصلی

اسم جمع

فرهنگ فارسی

اسم عام چون در صورت مفرد و در معنی جمع باشد آنرا اسم جمع نامند دسته رمه گله طایفه لشکر .

اسمی با صورت مفرد که بر گروهی از افراد یا اشیا و غیره دلالت می‌کند


لغت نامه دهخدا

اسم جمع. [ اِ م ِ ج َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اسم عام چون در صورت مفرد و در معنی جمع باشد آنرا «اسم جمع» نامند: دسته ، رمه ، گله ، طایفه ، لشکر، عسکر، خیل ، فوج.

دانشنامه عمومی

در دستور زبان به نامواژه هایی که به ظاهر مفرد و در معنی، جمع باشد اسم جمع می گویند مانند:دسته، رمه، گله، طایفه، لشکر، خانواده، ملت و جامعه.
در برخی زبان ها اسم جمع با وندافزایی نیز ساخته می شود مانند زبان فارسی به وسیله پسوند -گان. نمونه: ناوگان (گروهی ناو). در زبان فرانسوی: valet (نوکر) که با افزودن پسوند «-aille» و بصورتvaletaille معنی گروهی نوکر می دهد.
یکی از مآخذ: آوای آزاد

فرهنگستان زبان و ادب

{collective noun} [زبان شناسی] اسمی با صورت مفرد که بر گروهی از افراد یا اشیا و غیره دلالت می کند

پیشنهاد کاربران

این دو واژه اربی است و پارسی جایگزین اینهاست:
ناما پِنگ nãmã - peng ( ناما از سنسکریت: نامَ= اسم؛ پِنگ= جمع «بروجردی» )


کلمات دیگر: