کلمه جو
صفحه اصلی

مرده خوار


مترادف مرده خوار : مرده خور، مردارخوار، لاش خور، لاشه خوار، طفیلی

فارسی به انگلیسی

necrophagous, ghoul

necrophagous


مترادف و متضاد

اسم


مرده‌خور


مردارخوار، لاش‌خور، لاشه‌خوار


طفیلی


فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- آنکه مرده حورد آنکه لاشه خورد . ۲- آنکه از قبل مراسم کفن و دفن و عزداری مردگان ارتزاق کند .
مردار خور

فرهنگ معین

( ~. خا ) (ص فا. ) ۱ - لاشخور. ۲ - کسی که برای خوردن غذا در مراسم ختم و عزاداری شرکت می کند.

لغت نامه دهخدا

مرده خوار. [ م ُ دَ / دِ خوا / خا ] ( نف مرکب ) مردارخوار.مردارخور. که از لاشه و مردار شکم سیر کند. که از گوشت مردار غیر مذبوح تغذیه کند. لاشه خوار :
چون خورم اندوه چون همی بخورد
گردش این چرخ مرده خوار مرا.
ناصرخسرو.
هشدار چو مرده خوار کرکس
مرغان همه را حقیر مشمر.
ناصرخسرو.
از تن حلال خواری و از روح مرده خوار
تن مدح را و جانت سزای هجا شده ست.
ناصرخسرو.

فرهنگ عمید

۱. [مجاز] = مرده خور
۲. [قدیمی] مردارخوار.


کلمات دیگر: