کلمه جو
صفحه اصلی

افشاء


برابر پارسی : آشکار کردن، لو دادن

فارسی به انگلیسی

revealing, divulging, disclosing

فارسی به عربی

ایحاء , تعرض , کشف

مترادف و متضاد

revelation (اسم)
الهام، اشکار سازی، افشاء، فاش سازی، وحی

disclosure (اسم)
افشاء، فاش سازی، بی پرده گویی

exposure (اسم)
نمایش، افشاء، در معرض گذاری، ارائه، اشکاری

overture (اسم)
کشف، افشاء، پیش در امد، اغاز عمل

divulgence (اسم)
افشاء

transpiration (اسم)
نفوذ، ترشح، افشاء، خروج، نشر، حلول، تعرق، فرا تراوش

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) آشکار کردن ، فاش نمودن .

لغت نامه دهخدا

افشاء. [ اِ ] ( ع مص ) فاش و آشکار کردن. و با لفظ کردن و شدن و دادن مستعمل است. ( آنندراج ). ظاهر و آشکار کردن. ( از بهارعجم ). بمعنی پراکنده گردانیدن و فاش کردن خبر و جز آن باشد. ( ناظم الاطباء ). || افزون شدن شتران پراکنده. ( ناظم الاطباء ). افزون شدن ستوران و مال و متاع. ( آنندراج ). || بزرگ منشی کردن. گردن کشی کردن. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِفشاء فاش کردن است.
از آن به مناسبت در بابهای صلات و تجارت سخن رفته است.
افشای سلام
افشای سلام، به معنای سلام کردن مسلمان به هر مسلمانی که با او برخورد می کند، مستحب است.
افشای سرّ و حکم آن
فاش کردن اسرار امامان علیهم السّلام، به معنای بازگو کردن آنچه به کتمان آن دستور داده اند و نیز آنچه برای عموم قابل تحمّل نیست، حرام است. بر ملا کردن آنچه خداوند بر مؤمن پوشانده است ـ اعم از گناهان و زشتیها و آنچه به آبرو و حیثیّت او مربوط می شود ـ در صورتی که موجب هتک حرمت وی گردد، حتّی بر خود فرد حرام است.
سخن چینی
...

[ویکی فقه] افشاء (فقه). اِفشاء فاش کردن است.
از آن به مناسبت در بابهاى صلات و تجارت سخن رفته است.
افشای سلام
افشاى سلام، به معناى سلام کردن مسلمان به هر مسلمانى که با او برخورد مى کند، مستحب است.
الحدائق الناضرة ۹/ ۸۰
فاش کردن اسرار امامان علیهم السّلام، به معناى بازگو کردن آنچه به کتمان آن دستور داده اند و نیز آنچه براى عموم قابل تحمّل نیست، حرام است.
مجمع الفائدة ۱۲/ ۳۴۹
...


کلمات دیگر: