صفحه اصلی
بی اختیار
مترادف بی اختیار
: بلااراده، بی اراده، ملزم، ناچار، ناگزیر
متضاد بی اختیار
: مختار
بستن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
فرهنگ معین
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
فارسی به انگلیسی
compulsive
,
involuntary
,
[adv.] involuntarily
involuntary, [adv.] involuntarily
compulsive
فارسی به عربی
تلقائی
مترادف و متضاد
spontaneous
(صفت)
خود بخود، بی اختیار، خود انگیز
involuntary
(صفت)
غیر ارادی، غیر عمدی، بی اختیار
بلااراده، بیاراده، ملزم، ناچار، ناگزیر ≠ مختار
فرهنگ معین
(اِ ) [ فا - ع . ] (ص . ) ۱ - بی اراده . ۲ - بدون فکر و تصمیم قبلی .
واژه نامه بختیاریکا
بی صلاح
پیشنهاد کاربران
بی اراده
اجازه کاری نداشتن
ناخوداگاه
بی خویشتن
بی خویش
کلمات دیگر: