کلمه جو
صفحه اصلی

توافد

فرهنگ فارسی

به هم جای شدن

لغت نامه دهخدا

توافد. [ ت َ ف ُ ] ( ع مص ) بهم بجای شدن. ( زوزنی ) ( از اقرب الموارد ) : توافدوا علیه ؛ بمعنی قدموا و وردوا. ( از اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: