کلمه جو
صفحه اصلی

البلاغ

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان ربع شامات بخش ششتمد شهرستان سبزوار .

لغت نامه دهخدا

البلاغ. [ اَ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ربع شامات بخش ششتمد شهرستان سبزوار واقع در 50 هزارگزی جنوب خاوری ششتمد، سر راه مالرو عمومی ششتمد به کاشمر. کوهستانی و سردسیر است و 289 تن سکنه دارد. آب آن ازقنات محصول آن غلات و میوه جات ، شغل اهالی زراعت و کرباس بافی و راه آن مالرو است. مزرعه کج درخت و کاهیک جزء همین ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۵°۳۸′۲۷″ شمالی ۵۷°۵۹′۱۹″ شرقی / ۳۵٫۶۴۰۸۳°شمالی ۵۷٫۹۸۸۶۱°شرقی / 35.64083; 57.98861
البلاغ، روستایی است از توابع بخش ششتمد و در شهرستان سبزوار استان خراسان رضوی ایران.
این روستا در دهستان ربع شامات قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۴۸۷ نفر (۱۲۰ خانوار)بوده است.
البلاغ (مهاباد). البلاغ (مهاباد)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان مهاباد در استان آذربایجان غربی ایران است.
این روستا در دهستان مکریان غربی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴۵ نفر (۲۶خانوار) بوده است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
بلغ (۷۷ بار)

پیشنهاد کاربران

معنی آلبلاغ را به ترکی چه می شود. من شنیده ام کسی است که تظاهر به شجاعت می کنم. می خواستم ببینم این درست است


کلمات دیگر: