کلمه جو
صفحه اصلی

اهل رده

فرهنگ فارسی

کسانیکه از دین برگشته اند

لغت نامه دهخدا

اهل رده. [ اَ ل ِ رِدْ دَ / دِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کسانی که از دین برگشتند بعد وفات رسول ( ص ). ( مهذب الاسماء نسخه خطی ) ( آنندراج ). کسانی که پس از مرگ رسول از مسلمانی بیرون شدند و ابوبکر با آنان جنگید تا دوباره به اسلام گرویدند. رجوع به ابن اثیر حوادث سال رحلت رسول ( ص ) شود. || مرتد. از دین برگشته. آن مسلمان که منکر یکی از ضروریات دین شود و آن را دو قسم بود: مرتد فطری و مرتد ملی. برای تفصیل احکام فقهی آن رجوع به کتاب شرایعالاسلام و به البیان و التبیین ج 2 ص 100 و 121 شود.

دانشنامه آزاد فارسی

اهلِ رِدّه
اهل رِدّه در تاریخ اسلام به مسلمانانی اطلاق می شود که در خلافت خلیفۀ اول یا اواخر حیات پیامبر(ص) از اسلام برگشتند. اهل رِدّه شش مرکز عمده داشتند که در چهار تای آن، رهبران شورش ادعای پیغمبری کردند: اسود عنسی در یمن؛ مُسَیْلمه کذاب در قبیله بنی حنیفه در یمامه؛ طلیحه بن خویلد در قبیله اسد، و غطفان و سجاح در قبیله تمیم. تنها در یمن حرکت رِدّه قبل از وفات پیامبر(ص) آغاز شده بود. خالد بن ولید از سوی ابوبکر، مامور سرکوب رِدّه شد. طلیحه مغلوب شد. کمی بعد تمیم از سجاح دست کشیدند و به اطاعت ابوبکر در آمدند. مسیلمه در مهم ترین نبرد رده در عقرباء مغلوب و مقتول شد. اسود ظاهراً پیش از پیامبر(ص) درگذشت. در بحرین نعمان بن منذر تمیمی مرتد شد، و تاج بر سر نهاد. ابوبکر، علاء بن حضرمی را بر وی فرستاد و وی نعمان را کشت. در عمان، لقیط بن مالک داعیه پیغمبری داشت و مردم را از ادای زکات منع می کرد و عاقبت کشته شد. در یمن و حضرموت نیز شورش های ارتداد، با پیروزی مسلمانان پایان یافت. دستور ابوبکر آن بود که ردّه را توبه دهند اگر نپذیرفتند با آن ها بجنگند، و علامت قبول توبه را ادای نماز و زکات قرار داده بود. برخی از مورّخان و علمای شیعه تمامی اهل رِدّه را مرتد نمی دانند و معتقدند که برخی از آن ها خلافت ابوبکر را از آن رو رد کردند که می گفتند: «زکات نمی دهیم تا نزد ما معلوم شود جانشین رسول الله کیست؟» حضرت علی (ع) هم با خوله از اسیران اهل رِدّه ازدواج نمود و محمد حنفیه از همین همسر است.


کلمات دیگر: