( صفت اسم ) تاجیک
تاژیک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تاژیک. ( ص ، اِ ) تاجیک : طایربوقا رابا لشکری از مغول و تاژیک به محاصره آن بگذاشت. ( تاریخ جهانگشای جوینی ). رجوع به تاجیک و تازیک شود.
فرهنگ عمید
= تاجیک
تاجیک#NAME?
پیشنهاد کاربران
"تاز" از ریشه تاختن و به معنای حمله کردن و هجوم آوردن و پیش افتادن و در رأس قرار گرفتن است و "تازی" در اصطلاح به عربها که به ایران آمده اند گفته شده است. "تاژ" به معنی "تاج" و خیمه و خرگاه و چادر و سراپرده و هر آنچه بر سر قرار گیرد می باشد. شباهت سه واژه "تاز" و تاژ" و "تاج"را می تواندر همان مفهوم بالاسری و بالاتر و پیشتر بودن دانست.
کلمات دیگر: