( اسم ) مکانی است در راه مکه و در آنجا عقبه ایست بجهت رمی جمرات که یکی از اعمال حج است .
پای شیب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پای شیب. ( اِخ ) عقبه ای است دشوار برای رَمی جمار. ( فرهنگ رشیدی ). عقبه ای است بجهت رمی جمرات که یکی از اعمال حج است. ( برهان ). مکانی است در راه مکه و در آنجا عقبه ای است که چون شیطان به آنجا رسد در بند می افتد. ( از شرح خاقانی ) ( غیاث اللغات ) :
دست بالاهمت مردم که کرده زیر پای
پای شیبی کان عقوبتگاه جای شیطان دیده اند.
کاخ و فرواره فراز لامکان آورده اند
در عمود صبح پاشیبی بر این بر بسته اند
وز بنات النعش آنرا نردبان آورده اند.
دست بالاهمت مردم که کرده زیر پای
پای شیبی کان عقوبتگاه جای شیطان دیده اند.
خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 96 ).
ساحت بستان سرای و بام قصرش کز علوکاخ و فرواره فراز لامکان آورده اند
در عمود صبح پاشیبی بر این بر بسته اند
وز بنات النعش آنرا نردبان آورده اند.
مظهر؟
فرهنگ عمید
= پاشیب
پاشیب#NAME?
کلمات دیگر: