۱ - ( مصدر ) زجر کردن و راندن شتران را بسرود و آواز . ۲ - ( اسم ) سرود و آواز ساربانان برای راندن شتران .
تبرهای رو سر تبر تیشه ها
تبرهای رو سر تبر تیشه ها
حدا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
حدا. [ ح َدْ دا ] (اِخ ) رجوع به حداء شود.
حدا. [ ح َ ] (ع اِ) ج ِ حداءة. (منتهی الارب ). تبرهای دوسر. تورهای دوسر. تبرتیشه ها.
حدا. [ ح ُ ] ( ع مص )راندن شتر به نغمت. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ).
حدا. [ ح ُ ] ( ع اِ ) غناء. آواز. نخستین بار برای آوازی که شتر را بدان رانند بکار رفته چنانکه «عوذة» برای آوازهای سحری و هر دو از یک ریشه است. زیرا که حاء به عین و دال به ذال بدل شود. ( نشوء اللغة العربیة صص 160-161 ) .
حدا. [ ح َ ] ( ع اِ ) ج ِ حداءة. ( منتهی الارب ). تبرهای دوسر. تورهای دوسر. تبرتیشه ها.
حدا. [ ح َدْ دا ] ( اِخ ) رجوع به حداء شود.
حدا. [ ح ُ ] ( ع اِ ) غناء. آواز. نخستین بار برای آوازی که شتر را بدان رانند بکار رفته چنانکه «عوذة» برای آوازهای سحری و هر دو از یک ریشه است. زیرا که حاء به عین و دال به ذال بدل شود. ( نشوء اللغة العربیة صص 160-161 ) .
حدا. [ ح َ ] ( ع اِ ) ج ِ حداءة. ( منتهی الارب ). تبرهای دوسر. تورهای دوسر. تبرتیشه ها.
حدا. [ ح َدْ دا ] ( اِخ ) رجوع به حداء شود.
حدا. [ ح ُ ] (ع اِ) غناء. آواز. نخستین بار برای آوازی که شتر را بدان رانند بکار رفته چنانکه «عوذة» برای آوازهای سحری و هر دو از یک ریشه است . زیرا که حاء به عین و دال به ذال بدل شود. (نشوء اللغة العربیة صص 160-161) .
حدا. [ ح ُ ] (ع مص )راندن شتر به نغمت . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ).
فرهنگ عمید
۱. سرود و آوازی که شتربانان عرب هنگام راندن شتر می خوانند.
۲. (اسم مصدر ) راندن شتر با خواندن سرود و آواز.
۲. (اسم مصدر ) راندن شتر با خواندن سرود و آواز.
پیشنهاد کاربران
حیات بخش
کلمات دیگر: