پیله ور
چرچی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چرچی. [ چ َ ] ( ص ، اِ ) پیله ور. رجوع به پیله ور شود.
فرهنگ عمید
پیله ور، فروشندۀ دوره گرد که اشیای خرده ریزه می فروشد.
دانشنامه عمومی
دوره گرد
گویش مازنی
/cherchi/ چرخه - قیچی مخصوص تراشیدن پشم ۳دو کارد فولادی تیز، مانند قیچی که پشم های گوسفندان را با آن چینند & فروشنده ی دورگرد پیله ور
۱چرخه ۲قیچی مخصوص تراشیدن پشم ۳دو کارد فولادی تیز،مانند ...
فروشنده ی دورگرد پیله ور
پیشنهاد کاربران
چرچ در زبان مازندرانی به تکرار جمله یا واژه گفته می شود و چرچی، دوره گردی است که با تکرار جملاتی بار خود را می فروشد.
کلمات دیگر: