کلمه جو
صفحه اصلی

حذا

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) روبرو شدن برابر شدن رویاروی بودن . ۲ - برابر روبرو : (( بحذائ منزل وی نزول کرد . ) ) ۳ - ( اسم ) کفش . ۴ - نعل . ۵ - سم ستوران . جمع : احذیه .

فرهنگ عمید

۱. ازا، برابر.
۲. روبه رو.


کلمات دیگر: