کلمه جو
صفحه اصلی

شیرگیا

فرهنگ فارسی

( اسم ) شیر گیاه فرفیون .

لغت نامه دهخدا

شیرگیا. ( اِ مرکب ) گیاهی که چون آنرا بشکنند شیره سپیدی مانند شیر از وی برآید و در بهار بکارند. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ) ( آنندراج ) ( از فرهنگ جهانگیری ).

فرهنگ عمید

گیاهی که در ساقه و برگ آن مادۀ سفیدرنگی مانند شیر وجود دارد که هرگاه آن را خراش دهند آن ماده خارج می شود.


کلمات دیگر: