بیمارشدن، بیماری، مریض شدن
( صفت ) ۱ - بیمار مریض ناخوش . ۲ - نادرست ناصحیح جمع : سقام سقمائ .
بیماران در این صورت جمع سقیم است
( صفت ) ۱ - بیمار مریض ناخوش . ۲ - نادرست ناصحیح جمع : سقام سقمائ .
بیماران در این صورت جمع سقیم است
مسعودسعد.
مولوی .
مولوی .
سقام . [ س ِ ] (ع ص ، اِ) بیماران . در این صورت جمع سقیم است . (غیاث ) (آنندراج ).
۱. بیمار شدن.
۲. بیماری؛ دردمندی.
سقیم#NAME?