شکم گنده
فارسی به انگلیسی
big-bellied, gluttonous
paunchy, potbellied
مترادف و متضاد
شکم گنده، دارای شکم بزرگ
شکم گنده
شکم گنده، کله شق، پر خور، بی میل
شکم گنده، دارای شکم گنده
فرهنگ فارسی
( صفت ) آن که شکمش بزرگ و بر آمده باشد بطین .
لغت نامه دهخدا
شکم گنده. [ ش ِ ک َ گ ُ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) کلان شکم. ( ناظم الاطباء ). که شکم بزرگ دارد. بزرگ شکم. بطین. دارای شکمی بزرگ. کلان شکم. شکم آور. منفوخ. در تداول عوام ، آنکه شکمی بزرگ و پیش آمده دارد. ( یادداشت مؤلف ). || پرخور. آنکه بسیار خورد. بسیارخوار. پرخوار. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به مترادفات کلمه شود.
فرهنگ عمید
۱. کلان شکم، ویژگی آن که شکمش بزرگ و برآمده باشد.
۲. [مجاز] پرخور.
۲. [مجاز] پرخور.
پیشنهاد کاربران
Tummy
کلمات دیگر: