در خور گدشتن شایسته سپردن و طی کردن .
بر گذشتنی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
برگذشتنی. [ ب َ گ ُ ذَ ت َ ] ( ص لیاقت ) درخور گذشتن. شایسته سپردن و طی کردن. مقابل ناگذشتنی :
ما سفر برگذشتنی گذرانیم
تا سفر ناگذشتنی بدر آید.
ما سفر برگذشتنی گذرانیم
تا سفر ناگذشتنی بدر آید.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: