کلمه جو
صفحه اصلی

کنار شبی

فرهنگ فارسی

تشریق . طلوع صبحی . کوکبی که دیده شود به صبح

لغت نامه دهخدا

کنارشبی. [ ک َ / ک ِ ش َ ] ( اِ مرکب ) طلوع صبحی. کوکبی که دیده شود به صبح. ( مفاتیح از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و این چیز است علویان را خاصه زیرا که بوقت فروشدن آفتاب همی برآیند اندر آن حال و اما پارسیان را کنارشبی خواندندی ولیکن این نام بر حالی فکندندی که هم علویان را بود و هم سفلیان را و آن تغریب است که او را هم کنارشبی خواندندی. و مغرب با وی یاد کردندی تا فرق بوده میان او و آن. ( التفهیم ص 463 ).


کلمات دیگر: