( مصدر ) فریب دادن فریفتن .
دنبه دادن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دنبه دادن. [ دُم ْ ب َ / ب ِ دَ ] ( مص مرکب ) غافل کردن و فریب دادن. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ). فریب دادن. فریفتن. ( آنندراج ). || سحر کردن و افسون خواندن برای کاستن و گداختن کسی. ( آنندراج ). رجوع به دنبه نهادن شود.
کلمات دیگر: