محمدحسن لطفی تبریزی (زاده ۱۲۹۸ تبریز-درگذشته ۱۳۷۸) نویسنده و مترجم اهل ایران بود. او مترجم آثار افلاطون و برخی از آثار ارسطو به فارسی و هم چنین کتاب های مرتبط با فلسفه و فرهنگ یونان بود.
وی در تبریز متولد شد و پس از گذراندن دوران ابتدایی و دبیرستان در همان جا، در سال ۱۳۱۷ وارد دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۲۲ بورس دولت ترکیه را علی رغم میل باطنی پذیرفت. بعد از مدتی بورس وقفیهٔ هومبولد را پذیرفت و در سال ۱۹۴۳ عازم آلمان شد و به تحصیل دکترای حقوق کیفری در دانشگاه گوتینگن پرداخت. در همین ایام آلمان درگیر جنگ با متفقین بود و پس از سقوط آلمان نازی، تحصیل لطفی نیمه تمام ماند. او پس از سختی های بسیار، به کمک افسران صلیب سرخ ارتش انگلیس به کمیته ای که برای کمک به خارجیان سرگردان در آلمان تشکیل شده بود، معرفی گشت. وی بعدها دستیاری برتولد اشپولر، رئیس دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه گوتینگن و از اسلام شناسان و اساتید بنام زبان فارسی را پذیرفت.
وی پس از اخذ درجهٔ دکترای حقوق کیفری، در سال ۱۹۴۷ به ایران بازگشته و پس از توقفی سه ساله، در سال ۱۹۵۰ به آلمان بازگشت و با همسر آلمانی خود، خانم زیگرید لطفی که دانشجوی ادبیات روسی بود ازدواج کرد. پس از مدت کوتاهی دوباره به ایران بازگشته و در جریان ملی شدن صنعت نفت به فعالیت سیاسی روی آورد. پس از کودتای ۲۸ مرداد به فعالیت فرهنگی پرداخته و در نخستین گام، رسالهٔ آپولوژی (رسالهٔ محاکمهٔ سقراط) افلاطون را با همکاری رضا کاویانی به فارسی برگرداند که در واقع اعتراضی به محاکمهٔ محمد مصدق در دادگاه نظامی بود. در ادامه به ترجمهٔ کلیه آثار اصلی و منتسب به افلاطون پرداخت. در اواخر عمر نیز قصد ترجمهٔ کلیهٔ آثار ارسطو را داشت که به علت فوت ناتمام ماند. او در اواخر دوران پهلوی مدیریت هنرستان هنرهای زیبا میرک تبریز را بر عهده داشت که با مطرح شدن این هنرستان در میادین بین الملی دوران طلایی شکوفایی این هنرستان به حساب می آمد.
وی در تبریز متولد شد و پس از گذراندن دوران ابتدایی و دبیرستان در همان جا، در سال ۱۳۱۷ وارد دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۲۲ بورس دولت ترکیه را علی رغم میل باطنی پذیرفت. بعد از مدتی بورس وقفیهٔ هومبولد را پذیرفت و در سال ۱۹۴۳ عازم آلمان شد و به تحصیل دکترای حقوق کیفری در دانشگاه گوتینگن پرداخت. در همین ایام آلمان درگیر جنگ با متفقین بود و پس از سقوط آلمان نازی، تحصیل لطفی نیمه تمام ماند. او پس از سختی های بسیار، به کمک افسران صلیب سرخ ارتش انگلیس به کمیته ای که برای کمک به خارجیان سرگردان در آلمان تشکیل شده بود، معرفی گشت. وی بعدها دستیاری برتولد اشپولر، رئیس دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه گوتینگن و از اسلام شناسان و اساتید بنام زبان فارسی را پذیرفت.
وی پس از اخذ درجهٔ دکترای حقوق کیفری، در سال ۱۹۴۷ به ایران بازگشته و پس از توقفی سه ساله، در سال ۱۹۵۰ به آلمان بازگشت و با همسر آلمانی خود، خانم زیگرید لطفی که دانشجوی ادبیات روسی بود ازدواج کرد. پس از مدت کوتاهی دوباره به ایران بازگشته و در جریان ملی شدن صنعت نفت به فعالیت سیاسی روی آورد. پس از کودتای ۲۸ مرداد به فعالیت فرهنگی پرداخته و در نخستین گام، رسالهٔ آپولوژی (رسالهٔ محاکمهٔ سقراط) افلاطون را با همکاری رضا کاویانی به فارسی برگرداند که در واقع اعتراضی به محاکمهٔ محمد مصدق در دادگاه نظامی بود. در ادامه به ترجمهٔ کلیه آثار اصلی و منتسب به افلاطون پرداخت. در اواخر عمر نیز قصد ترجمهٔ کلیهٔ آثار ارسطو را داشت که به علت فوت ناتمام ماند. او در اواخر دوران پهلوی مدیریت هنرستان هنرهای زیبا میرک تبریز را بر عهده داشت که با مطرح شدن این هنرستان در میادین بین الملی دوران طلایی شکوفایی این هنرستان به حساب می آمد.
wiki: محمدحسن لطفی تبریزی