کلمه جو
صفحه اصلی

گویش بروجردی

دانشنامه عمومی

گویش بروجردی یکی از گویش های رایج غرب کشور به ویژه در شمال شرقی استان لرستان است. این گویش در شهرستان های شهرستان ملایر،بروجرد و شازند برخی روستاهای آن های رواج دارد.
دمش: برخی کلمات در گویش بروجردی دارای حروفی هستند که در آن کلمه با دمش بیشتر هوا ادا می شوند. برای نمونه پُلو در این گویش پِلِو pheLəw گفته می شود. (h در اینجا نشانه دمش است و تلفظ نمی شود). دمش بیشتر وابسته به چگونگی استفاده از آن واژه است چرا که مثلاً در مورد واژه تُف، حرف ت در حالت عادی با دمش کم و در حالت داد زدن با دمش زیاد ادا می شود.
کشش: برخی واکه هاو همخوانها در این گویش به صورت تشدید یا تکرار بیان می شوند که کشیدگی در آن واکه ایجاد می کند. میزان کشیدگی بسته به معنا و شرایط استفاده از واژه دارد. برای نمونه، میزان کشش فتحه a بر روی حرف «ن» در سه واژه نَرَه (ندارد)، نَرَه (نرود) و نَرَه (نَر است) متفاوت است و به این ترتیب سه معنای متفاوت از آن برداشت می شود.
خیشومی: دو حرف «م» و «ن» در برخی واژه ها با عبور هوا از بینی به صورت خیشومی یا غُنّه بیان می شوند. ن در انگور æņgűr و ن و م در مِنگِو ɱ̩eņgew (ماده گاو) خیشومی ادا می شوند.
همخوان غلطان: «ر» در حالت عادی شبیه فارسی بیان می شود ولی در برخی واژه ها با تُک زبان به صورت محسوسی غلطیده می شود. مثلاً در واژه سَر، حرف «ر» سریع و در سِر ˘ser (راز/بی حس) به صورت غطلیدن نوک زبان کشیده می شود.
در گویش بروجردی علاوه بر دو مصوت ای (نمونه: بیل، ریخت، بیا) i و او u (نمونه: روز، ملوس)، مصوت خاصی نیز وجود دارد که بین i و u قرار می گیرد و با ũ نمایش داده می شود. برای ادای آن لبها گرد می شود و زبان پشت لثه پائین می چسبد (شبیه حالت سوت زدن). واکه ũ در زبان فرانسه به طور گسترده مثلاً در rũvre (کوچه) و در آلمانی در واژه هایی چون schũler (دانش آموز) عیناً به همین ترتیب ادا می شود. نمونه کاربرد ũ در گویش بروجردی در واژه مو (گیسو) قابل بررسی است که در فارسی mu، در لری mi و در بروجردی به صورت mũ بیان می شود. نمونه دیگر پونه است که در لری به صورت pinæ و در بروجردی pũnæ بیان می شود که حد واسط فارسی و لری است.
واو مجهول: در فارسی واکه مرکّب ei=ey در واژگانی چون دی و نی وجود دارد که در بروجردی نیز عیناً به همین شکل ادا می شوند. اما واکه مرکّب فارسی ou=ow در واژگانی مانند جور (ستم)، نو (تازه) و دوران در فارسی به صورت eu=ow بیان می شود: جِور (jeur)، نِو(neu) و دِوران (deu'ran) (ص. ۷–۱۰).
وُروویردی
فهرست لینگوییست و اتنولوگ گویش لری موجود در بروجرد را گویشی از لری شمالی معرفی می کنند. دانشنامه ایرانیکا در توصیف شاخه های شمالی لری، از بروجرد، به عنوان یکی از مراکز مهم گویش های لری شمالی یاد کرده است. امان الهی بهاروند بروجردی را از گویش های لری غربی می داند. اریک جان آنونبی لری را به سه زبان لرستانی، بختیاری و لری جنوبی تقسیم می کند و بروجردی را در کنار خرم آبادی، نهاوندی، لری اندیمشک و گویش های روستایی در زمره گویش های زبان لرستانی می داند که با هم مشابهت واژگانی دارند. آنونبی دلیل مشابهت واژگانی این زبان ها با فارسی را به دلیل قرض گیری واژه ای می داند. لغت نامه دهخدا زبان ساکنان شهرستان بروجرد را فارسی لری دانسته دانشنامه جهان اسلام نیز گویش مردم بروجرد را فارسی با لهجه بروجردی عنوان کرده است. در دانشنامه بروجرد ذکر شده که مردم بروجرد به زبان فارسی با لهجه بروجردی سخن می گویند. همچنین در «تذکره حزین» در خصوص گویش مردم بروجرد چنین آمده است: .mw-parser-output blockquote.templatequote{margin-top:0}.mw-parser-output blockquote.templatequote div.templatequotecite{line-height:1em;text-align:right;padding-right:2em;margin-top:0}.mw-parser-output blockquote.templatequote div.templatequotecite cite{font-size:85%}
مردم صدهزار نفری این شهرستان دارای لهجه و زبان مخصوصی هستند که شعبه ای از فرس باستان است و هنگامی که با لهجه خود سخن نگویند گفت و شنودشان عین عبارت کتاب است


کلمات دیگر: