کلمه جو
صفحه اصلی

زغره

فرهنگ فارسی

کناره لباس آستر، آسترباریک مانندحاشیه درلباس
آن قطعه از پوست بطانه که مانند حاشیه بر کنار های رویه لباس بر می گردانند

لغت نامه دهخدا

زغره. [ زَ غ َ رَ / رِ ]( اِ ) آن قطعه از پوست بطانه که مانند حاشیه بر کناره های رویه لباس برمی گردانند. ( ناظم الاطباء ). قسمت مشهود از خز و سنجاب و دیگر پوستهای آستر خرقه و جبه و لباده در اطراف جامه. آنچه از بیرون دیده شود حاشیه از خز و سنجاب که بطانه باشد. در جبه و... آنچه چون سجافی از اطراف گریبان و در بر شکاف جلو ظاهر باشد از مؤئینه ها. ( از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

۱. کنارۀ آستر لباس، آستر باریکی که مانند حاشیه در کناره های لباس می دوزند.
۲. نوار باریکی که در داخل کلاه در گرداگرد آن می دوزند.

دانشنامه آزاد فارسی

زَغَره
استوانه ای ساده یا مارپیچ، و صیقلی که دور تا دور تاق و چفد و درگاه و ایوان می چرخد، و علاوه بر تزیین آن، بر خط دورۀ ظاهریِ آن تأکیدی بصری می کند. زَغَره غالباً نمای کاشی و آجر لعاب دار و گاه سنگی دارد. به نوع مارپیچی آن «پیچ» می گویند.


کلمات دیگر: