کلمه جو
صفحه اصلی

شادلو

فرهنگ فارسی

دیهی است از دهستان آواجیق بخش حومه شهرستان ماکو واقع در ۲۶ هزار گزی جنوب باختری ماکو و ۲ هزار گزی شمال راه شوسه کلیسا کندی . از لحاظ موقع جغرافیایی جلگه و آب و هوای آن معتدل و سالم است .

لغت نامه دهخدا

شادلو. ( اِخ ) دیهی است از دهستان آواجیق ، بخش حومه شهرستان ماکو، واقع در 26 هزارگزی جنوب باختری ماکو و 2 هزارگزی شمال راه شوسه کلیساکندی. از لحاظ موقع جغرافیایی جلگه ای و آب و هوای آن معتدل و سالم است. 442تن جمعیت دارد. آب آن از قره سو، محصول عمده آن غلات و شغل اهالی آن زراعت ، گله داری ، صنایع دستی و جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد و در تابستان از راه اورج کندی رفت و آمد با اتومبیل امکان پذیر است. شامل دو محل بفاصله 3 هزارگزی یکدیگر است که به شادلوی بالا و شادلوی پایین معروفند. شادلوی بالا دارای 156 تن جمعیت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 289 ).

دانشنامه عمومی

'ایل کرد شادلو'یکی از ایلات بزرگ کرد است که همزمان با چمش گزک از جنوب قفقاز به آذربایجان و از آنجا به خوار ورامین و بعد به خراسان انتقال یافته است. مرکز اولیه آنها در قفقاز شهرهای دوین و چخور سعد و بوجنگرد و گنجه ایروان و قره باغ بوده که امروزه شهرستان وسیع بجنورد خراسان است که حدود چهار صدو پنجاه روستا را در بر می گیرد. کسروی اشاره می کند که کردهای شادی تیره ای از ایل بزرگ کردان روادی هستند. به گفته ابن اثیر در قرنهای قبل ازاسلام ایلی از کردان به نام روادی در ارمنستان درنزدیکی های دوین نشیمن داشتند که یکی از بهترین تیره کردان بودند.شدادیان نیز تیره ای از این ایل بودند به همین جهت آنها را روادی خوانده اند. به نوشته ابن خلکان کردان روادی در بیرون شهر دوین پایتخت کهنه ارمنستان نشیمن داشتند شدادیان را هم باید گفت از آنجا برخاسته اند.در اطراف شهرکرد طوایفی از کرد شادلو که به کرد شولو(شولی ) معروف هستند زندگی میکنند که گفته میشود در زمان صفویه به دیار چهارمحال امده اند .در زمان صفویه ولات چهارمحال (لار وکلار ومیزدج وگندمان) مورد توجه خاص پادشاهان صفوی بود.
خراسان شمالی، دکتر یوسف متولی حقیقی، ص ۱۳۷.
سفرنامه فریزر، نوشته جمیز بیلی فریزر، ص ۳۹۲.
سفرنامه های سهام الدوله بجنوردی، به کوشش قدرت الله روشنی زعفرانلو، ص ۱.
سلطان صلاح الدین ایوبی، ژنه و یو شول، ترجمه دکتر عباس آگاهی، ص ۱۳.
شرح سفری به ایالت خراسان، کلنل سی. ام. مگ گرگر، ترجمه اسدالله توکلی طبسی، جلد دوم، صص ۹۹–۱۰۱
شرح حال رجال ایران، مهدی بامداد، جلد اول، صص ۱۵–۲۴۸
مجموعه اسناد و مدارک فرخ امین الدوله، کریم اصفحانیان، قدرت الله روشنی، ص ۲۳۹.
نادر صاحبقران، کلیم الله توحدی، ص ۹۳۶
مروج الذهب ، طبع شارل بلا ،ص ۲۵۱/ التنبیه و الاشراف ،طبع لیدن ،ص ۸۸-۸۹
تاریخ ماد ص ۷۰۱/۳۴۹
titres et noms propres en iranian ancien p 93
وفیات الاعیان ، ج ۱ ،ص ۲۳۷-۲۳۲ ، ج ۶ ، ص۱۳۹ ببعد ، و جز اینها
مجمل التواریخ و القصص ، ص ۴۰۰-۳۹۶ / الکامل فی التاریخ ، ج ۹ ، ص ۷۰-۷۴ /فرمانروایان گمنام ،ج ۱ ، ص ۱۴۶-۱۴۸ و ۱۸۲-۱۸۳
Justi f. iraniches namenbuch p 270
حرکت تاریخی کرد به خراسان ج ۲ ، ص
معروف ترین شهریاران خاندان شدادی فضلون نخستین پسر محمد است که چهل هشت سال حکومت راند جنگهای بسیار با ارمنیان و گرجیان و دیگران کرد و بر ارمنستان دست یافته سیصد هزار درم باج بر ارمنستان گذاشت. ایل شادی ایوبی روادی همذانی و شدادی همگی در اصل یکی بوده اند و به مرور زمان تیره تیره شده و هر تیره به نام یکی از بزرگان آن خاندان منسوب شده است. چنان که یک دسته از آنان که تحت فرمان شادی بن مروان کوتوال قلعه تکریت بودند و بعد به سوریه و مصر رفته و سلسله ایوبی را تشکیل دادند.

دانشنامه آزاد فارسی

شادْلُو
از ایلات کرد چَمَشگزکلو، شاخۀ کرمانجی، در شمال خراسان، مرکب از طوایف و تیره های مختلف، ازجمله قنبرانلو، دیرانلو، بوطالبلو، بدرانلو و الانلو. سازمان داخلی ایل شادلو، از نیم قرن پیش روبه اضمحلال نهاد. امروزه هیچ گروه چادرنشینی به این نام وجود ندارد. ایل شادلو همانند ایلات زعفرانلو و کیوانلو از تجزیۀ ایل چمشگزکلو به وجود آمده است که ظاهراً تا اواخر صفویه یکپارچه بوده است. شادلوها بر اثر حملات اقوام ازبک و ترکمن به درون، نسا و آخال از آن نواحی کوچیدند و در شمال خراسان امروزی سکنا گزیدند و پس از استقرار در بجنورد، حکومت آن ولایت را به دست گرفتند. خوانین حکومت شادلو در بجنورد در عین حال عنوان ایلخانی داشتند. خوانین شادلو در آغاز دورۀ نادرشاه از همکاری با او خودداری کردند و پس از مدتی ناگزیر به خدمت او درآمدند. جعفرقلی خان شادلو سرکردۀ شادلوها در جنگ با نادر کشته شد. دولی خان دوم، از خوانین مهم شادلو، بانی شهر جدید بجنورد است. ابراهیم خان فرزند دولی خان در آغاز از مخالفان آقامحمدخان بود. نجف علی خان فرزند ابراهیم خان از یاران عباس میرزا شد. جعفرقلی خان فرزند معروف او حسن خان سالار را در شورش علیه محمدشاه و ناصرالدین شاه همراهی کرد اما پس از گفتگوهایی با حسام السلطنه از اردوی سالار جدا شد. او تا سال مرگ حاکم بجنورد و استرآباد بود (۱۲۷۵ ق). حیدرقلی خان سهام الدوله از سرکردگان بزرگ خراسان در نیمۀ اول سلطنت ناصرالدین شاه بود. یارمحمدخان سهام الدوله، برادرزادۀ حیدرقلی خان، پس از چند سال نیابت، از طرف خان باباخان، عموزادۀ جوانش، با موافقت دولت به ایلخانی شادلو و حکمرانی بجنورد و استرآباد رسید. پس از درگذشت او (۱۳۲۲ ق) پسرش عزیز الله خان سالار مفخم (سردار معزّز بعدی) بر جای او نشست. ماجرای معروف حملۀ ترکمن ها به قوچان و اسارت دختران و زنان قوچانی در آستانۀ انقلاب مشروطیت در دورۀ عزیز الله خان اتفاق افتاد. او سرانجام در دورۀ پهلوی اول دستگیر و به همراه چند تن از بستگانش اعدام شد. بعضی آثار ایلخانان شادلو نظیر ساختمان بیمارستان قدیمی بجنورد که قبلاً محل سکونت آنان بود و همچنین بقعۀ معروف بش قارداش همچنان باقی است.

پیشنهاد کاربران

طایفه شادلو*شالو* بختیاری
طایفه ملکشاه وند لملمی منجزی
طایفه شیخ محمد خالی منجزی
طایفه ابوالحسنی منجزی
طایفه حسنکی بهداروند
تیره زفر حسنکی
تیره کلار حسنکی
طایفه کرزنگنه بختیاری
طایفه سعید بهداروند
طایفه شقاقی *شاکی*بهداروند
ایل کرمنجزی بهداروند*بهادروند * از ایل بزرگ لر بختیاروند قوم لر*لهراسب کیانی *از نسل خورشید و جمشید کیانی

مرکز اصلی طایفه شادلو ایل حسنکی ایل
بزرگ بختیاروند ( بهداروند. بهادروند )
منطقه ی شیمبار ( سیمبار، سومبار ) مسجدسلیمان بود
قلعه شالو مسجدسلیمان

شادلو یا شادلوی:شرف الدین بدلیسی درشرفنامه این ایل شادلو را جز ایلهای لر آورده


کلمات دیگر: