کلمه جو
صفحه اصلی

ژرفانمایی

فارسی به انگلیسی

perspective

دانشنامه عمومی

ژَرفانَمایی یا پــِرسپـِکتیوْ معانی زیر را دارد:
ژرفانمایی (دیداری)، پرسپکتیو حالتی که چیزها برای چشم نمایان می شوند.
ژرفانمایی (گرافیک)، پرسپکتیو نمایش ژرفانمایی دیداری در نگاره ها.

ژرفانمایی (دیداری). ژرفانمایی یا پرسپکتیو در زمینه دید و پندار دیداری، راهی است که در آن اشیا و چیزها بر پایهٔ دوریشان یا ابعاد یا جایگاهشان نسبت به چشم برای چشم نمایان می شوند.ژرف نماییپرسپکتیو در ادبیات فارسی معادل معنایی "ژرف نمایی یا علم مناظر و مرایا" است.از ریشهٔ لاتین به معنای" نگاه کردن"از می باشد.خطوطی که در واقعیت باهم موازیند در نقطه ای دور از چشم ناظر به هم میرسند.که این نقطه معمولاً روی افق است و "نقطه گریز"نام دارد.در ژرف نمایی,شکل ظاهری و نحوه دیده شدن اشیاء سه بعدی(حجم یا عمق دار)و نشان دادن آن ها روی صفحه دو بعدی مورد بررسی قرار می گیرد.خطوط و کناره های اشیاء در واقعیت باهم موازیند,ولی درفواصل دورتر بهم نزدیکتر می شوند.جزئیات از نزدیک قابل رؤیت هستند وبا ایجاد فاصله بین تصویر و بیننده موجب محو شدن تصویر می شود.اشیاء جلوتر و نزدیکتر, نه تنها بزرگترند بلکه با اشیاء پشتی هم پوشانی دارند که احساس عمق را به وجود آورند مانند مجتمع آپارتمانی.خط یا سطحی که بدون زاویه با چشم ناظر باشد بزرگترین اندازه خود را داراست و هرچه نسبت به صفحه تصویر کج شود,کوتاهتر به نظر می آید.نور آسمان منبع اصلی برای درجات رنگی است.دو عنصر مهم در انتقال احساس ,درجه ها و هماهنگی رنگ ها است که فضا و روحیه اثر را تغییر می دهد.به طور کلی رنگ های گرم از رنگ های سرد جلوتر به نظر می رسد.َدر مینیاتور یا نقاشی نگارگری ایرانی خطوط از اشیاء به نقطه گریز نمی روند و تعریف خط افق در ژرف نمایی غربی را ندارد.

ژرفانمایی (گرافیک). ژرفانمایی یا پرسپکتیو (perspective) در هنرهای گرافیکی، همچون نگارگری، نمایش نسبی یک تصویر به همان شکلی که توسط چشم دریافت می شود، بر روی یک سطح تخت (همچون کاغذ) است.
پرسپکتیو از واژه لاتینی perspectiva گرفته شده است و نخستین بار توسط Boethius به هنگام ترجمه رساله علم نور و بصر ارسطو به کار گرفته شد. در دوره رنسانس پرسپکتیو معنی «دیدن از ورای صفحه ای شفاف» را به خود گرفت. دیدن از ورای صفحه ای شفاف، تکرار همان مفهوم فضا از ورای یک پنجره رنسانس بود که این بار به صورت علمی و هندسی مطرح می شد، بدین گونه که مدل را در مقابل چهارچوبی که شیشه در آن قرار داشت می نشاندند و سپس با نصب کاغذ نازکی روی شیشه با نقطه چین موضوع را به روی سطح دوبعدی منتقل می کردند.
کشف پرسپکتیو با دوران رنسانس هم قرن بود؛ با کشف انسان این جهانی و میرا. هنرمند گوتیک در انسان و طبیعت جلال الهی می دید. نگاه رنسانس به آدم نگاه علمی بود. آدم جای اصلی پرده را گرفت و عناصر دیگر را کنار زد. شبیه کشی و چهره نویسی رونق گرفت.در واقع پرسپکتیو و سه بعدنمایی از دوره جدید بر نقاشی مسلط می شود. در گذشته تنها نقاشی یونانی است که به پرسپکتیو طبیعی نزدیک شده بود. کار هنرمند رنسانسی ابداع مجدد طبیعت و انسان و حتی خدا با تفسیری انسان مدارانه از تمامی جلوه ها و نظم طبیعی عالم بود. هنرمند دریافته بود که از طریق پرسپکتیو می تواند عقل جزوی را بر
فضا مسلط سازد. به عبارت دیگر از انسان به عنوان وجود اصلی و مرکزی تصویری عظیم ارائه نمود که فضا را باید در ارتباطی که با او دارد سنجید.

دانشنامه آزاد فارسی

ژَرفانمایی (perspective)
(یا: پرسپکتیو) بازنمایی واقع گرایانۀشیء سه بعدی در سطح دوبعدی. ژرفانمایی خطی تک نقطه ای، روشی که به کمک آن تصویر عمق می یابد و فاصله و فضا احساس می شود، سه اصل اساسی دارد: خط افق همیشه هم تراز چشم ناظر است؛ همۀ خط های موازیِ راستای دید ناظر، به سمت نقطۀ گریزمی روند؛ و این خط های همگرادر نقطۀ گریز به یکدیگر می رسند. تمامی خط های افقی و عمودی با یکدیگر موازی می مانند تا مانع کژنماییِ شیء شوند. هر آنچه در بالای خط افق باشد از زیر، و آنچه در زیر خط افق قرار بگیرد از بالا دیده می شود. اگر شیئی درست در مقابل نقطۀ گریز واقع شود فقط جلوی آن دیده می شود، و ناظر جوانب، زیر، و روی آن را نمی بیند. اگرچه یونانیان و رومی ها برخی اصول ژرفانمایی را می دانستند، بر قوانین ریاضی آن اشراف نداشتند. فیلیپو برونلسکیمعمار، در آغاز رنسانسدر ایتالیا در اوایل قرن ۱۵، قوانین ریاضی و اصول بنیادین را کشف کرد و به نقاشان تعلیم داد. قواعد ژرفانمایی را نخستین بار مازاتچو، نقاش ایتالیایی، در قرن ۱۵م در نقاشی به کار بُرد؛ بعدها نیز در آثار آلفرد سیسلی، نقاش امپرسیونیستِقرن ۱۹، به ویژه در نقاشی هایش با نام خط آهن لووسیانو برف در لووسیان، نمود یافت.


کلمات دیگر: