سامان خُدا (سامان خدات، سامان خداة)، نیای دودمان سامانیان بود که در آغاز امر آئین زرتشتی داشت و مسلمان شد.
بهرام چوبین (پدربزرگ پدربزرگ)
نصر یکم سامانی (نتیجه)
اسماعیل سامانی (نبیره)
او از مُغان زَرتُشتی بود که در دهستان سامان اطراف بلخ فرمانروایی داشت و سامان خدات به معنای «صاحب سامان» نامیده می شد. سامان خدا در همکاری با ابومسلم خراسانی مردم را به عباسیان دعوت می کرد. در اواخر دوره بنی اُمَیّه سامان خدا مسلمان شد و بعدها به دربار مأمون که در زمان پدرش هارون الرشید در مَرو می زیست راه یافت. مأمون پس از رسیدن به خلافت، چهار پسر وی را به حکومت شهرهای بزرگ ماوراءالنهر و خراسان منصوب کرد.
سامان نسب خود را بهرام چوبین می رسانْد. نسبش را سامان خدا سام بن طعام بن هرمز بن بهرام چوبین گفته اند. او از سرشناسان و حاکم بلخ بود. والی خراسان در نیمه سده ۸ میلادی با سامان دوست شد. سامان دین اسلام اختیار کرد از جمله نواده هایش اسمعیل پسر احمد در سالی ۸۹۲ میلادی بعد از مرگ برادرش نصر و گرفتن سمرقند سلسله سامانیان را بنیان گذاشت.
نرشخی در تاریخ بخارا دربارهٔ آل سامان می نویسد: «و چون سامان خدات که جدّ ایشان بود از بلخ بگریخت، و به نزدیک (وی) آمد، به مرو، ورا اکرامی کرد، و حمایت کرد، و دشمنان او را قهر کرد، و بلخ را باز به وی داد، سامان خدات به دست وی ایمان آورد؛ و او را سامان خدات بدان سبب خوانند که دیهی بنا کرده است، و آن را سامان نام کرده است، او را به آن نام خوانده اند. چنان که امیر بخارا را بخارخدات. چون سامان خدات را پسری آمد از دوستی او پسر را اسد نام کرد؛ و این اسد جدّ امیر ماضی امیر اسماعیل سامانی است (رحمة اللّه علیه). اسماعیل ابن اسد بن سامان خدات؛ و سامان (خدات) از فرزندان بهرام چوبین ملک بوده است، و از آنگاه باز بارگاه سامانیان هر روز بلندتر است تا رسید آنجا که رسید.
بهرام چوبین (پدربزرگ پدربزرگ)
نصر یکم سامانی (نتیجه)
اسماعیل سامانی (نبیره)
او از مُغان زَرتُشتی بود که در دهستان سامان اطراف بلخ فرمانروایی داشت و سامان خدات به معنای «صاحب سامان» نامیده می شد. سامان خدا در همکاری با ابومسلم خراسانی مردم را به عباسیان دعوت می کرد. در اواخر دوره بنی اُمَیّه سامان خدا مسلمان شد و بعدها به دربار مأمون که در زمان پدرش هارون الرشید در مَرو می زیست راه یافت. مأمون پس از رسیدن به خلافت، چهار پسر وی را به حکومت شهرهای بزرگ ماوراءالنهر و خراسان منصوب کرد.
سامان نسب خود را بهرام چوبین می رسانْد. نسبش را سامان خدا سام بن طعام بن هرمز بن بهرام چوبین گفته اند. او از سرشناسان و حاکم بلخ بود. والی خراسان در نیمه سده ۸ میلادی با سامان دوست شد. سامان دین اسلام اختیار کرد از جمله نواده هایش اسمعیل پسر احمد در سالی ۸۹۲ میلادی بعد از مرگ برادرش نصر و گرفتن سمرقند سلسله سامانیان را بنیان گذاشت.
نرشخی در تاریخ بخارا دربارهٔ آل سامان می نویسد: «و چون سامان خدات که جدّ ایشان بود از بلخ بگریخت، و به نزدیک (وی) آمد، به مرو، ورا اکرامی کرد، و حمایت کرد، و دشمنان او را قهر کرد، و بلخ را باز به وی داد، سامان خدات به دست وی ایمان آورد؛ و او را سامان خدات بدان سبب خوانند که دیهی بنا کرده است، و آن را سامان نام کرده است، او را به آن نام خوانده اند. چنان که امیر بخارا را بخارخدات. چون سامان خدات را پسری آمد از دوستی او پسر را اسد نام کرد؛ و این اسد جدّ امیر ماضی امیر اسماعیل سامانی است (رحمة اللّه علیه). اسماعیل ابن اسد بن سامان خدات؛ و سامان (خدات) از فرزندان بهرام چوبین ملک بوده است، و از آنگاه باز بارگاه سامانیان هر روز بلندتر است تا رسید آنجا که رسید.
wiki: سامان خدا