کلمه جو
صفحه اصلی

متواطیه

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث متواطی . یا اسمائ متواطیات . اسمهای متواطی : ... مانند اطلاق لفظ مردم بر معنیی که در اشخاص بسیار موجود است و آنرا اسمائ متواطیه خوانند .

لغت نامه دهخدا

( متواطیة ) متواطیة. [ م ُ ت َ ی َ ] ( ع ص ) متواطئة. مؤنث متواطی.
- اسماء متواطیة ؛ مانند اطلاق لفظ مردم بر معنی که در اشخاص بسیار موجود است و آن را اسماء متواطیه خوانند. ( اساس الاقتباس ص 12 ). و رجوع به متواطی شود.

متواطیة. [ م ُ ت َ ی َ ] (ع ص ) متواطئة. مؤنث متواطی .
- اسماء متواطیة ؛ مانند اطلاق لفظ مردم بر معنی که در اشخاص بسیار موجود است و آن را اسماء متواطیه خوانند. (اساس الاقتباس ص 12). و رجوع به متواطی ٔ شود.



کلمات دیگر: