کلمه جو
صفحه اصلی

گوجه قملاق

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه

لغت نامه دهخدا

گوجه قملاق.[ گُو ج َ / ج ِ ق ُ ] ( اِخ ) دهی است از بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 10 هزارگزی جنوب سراسکند و 1 هزارگزی خط آهن مراغه به میانه. کوهستانی است و هوای آن معتدل و سکنه آن 343 تن است. آب آن از چشمه است.محصول آن غلات و چوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

گوجه قملاق. [ گُو ج َ / ج ِ ق ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 47 هزارگزی باختر قره آغاج و 12 هزارگزی جنوب شوسه مراغه به میانه واقع شده است. دره است. هوای آن معتدل مالاریایی و سکنه آن 250 تن است. آب آن از رودخانه جیران تأمین میشود. محصول آن غلات و نخود و بزرک و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

گوجه قملاق . [ گُو ج َ / ج ِ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 47 هزارگزی باختر قره آغاج و 12 هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه واقع شده است . دره است . هوای آن معتدل مالاریایی و سکنه ٔ آن 250 تن است . آب آن از رودخانه ٔ جیران تأمین میشود. محصول آن غلات و نخود و بزرک و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


گوجه قملاق .[ گُو ج َ / ج ِ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 10 هزارگزی جنوب سراسکند و 1 هزارگزی خط آهن مراغه به میانه . کوهستانی است و هوای آن معتدل و سکنه ٔ آن 343 تن است . آب آن از چشمه است .محصول آن غلات و چوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).



کلمات دیگر: