تفسیر، برگردان، انقال، ترجمه، پچواک، حرکت انتقالی
انقال، قباله نویسی، مدیریت از روی مهارت
انقال، حلول
انقال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نَقل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ِ نَقَل . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به مفردهای کلمه شود.
انقال . [ اِ ] (ع مص ) نیکو کردن نعل و موزه و خف شتر را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). نیکو ساختن نعل و خف را. (از اقرب الموارد). موزه نیکو کردن . (تاج المصادر بیهقی ).