کلمه جو
صفحه اصلی

مس زدن

فرهنگ فارسی

زدن طشت و سینی مس گاه گرفتن ماه یا خورشید

لغت نامه دهخدا

مس زدن. [ م ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) زدن طشت و سینی مسی گاه گرفتن ماه یا خورشید، چه گروهی از عوام را عقیدت این بود که گرفتن آفتاب یا ماه بر اثر آن است که اژدهایی قصد خوردن آنان می کند وبرای دفع آن باید ظرفی مسین را که ماترک یتیم باشد نواخت. و با همین عقیدت است که گفته اند :
نشسته گرد زغالی به روی زاده مسگر
صدای مس به فلک می رود که ماه گرفت.
( منسوب به ناصرالدین شاه ).


کلمات دیگر: